به آینه جهان خوش امدید  
خوشا شیراز و وضع بی مثالش   خداوندا نگهدار از زوالش
به شیراز آی و فیض روح قدسی   بجوی از مردم صاحب کمالش
تازه پا به سن نوزده سالگی گذارده بودم که از کاشان، دارالمؤمنین، برای تحصیل علم طب، رهسپار شیراز، شهر گل و بلبل و سرزمین عشق و مهر و محبت، شدم. سال ها در کاشان، در راه مدرسه، با سنگ و فحش های رکیک، چون « سگ بابی» پذیرائی شده بودم و آخرین واقعه وحشتناک، قتل فجیع وهولناک دکتر سلیمان برجیس ، آن پزشگ انسان دوستی بود که گاهگاه برای معاینه و معالجه بیمارانش به نقاط دور دست و عقب افتاده شهر می رفت و نه تنها آنان را معاینه، بلکه مخارج داروی آن ها را هم می پرداخت. حال به شهر زیبا و دلپذیرشیراز آمده ام و می بینم چه زیبا حافظ شیرین سخن، شهرش را توصیف کرده است: به شیراز آی و فیض روح قدسی بجوی از مردم صاحب کمالش اوایل مهرماه بود که به شیراز وارد شدم و جمع بهائیان رابسیار دلپذیر، و شیرازیان را بی نهایت میهمان نواز و غریب پرور یافتم. و هنوز چند صباحی نگذشته بود که خبر بسیار خوشی به گوشم رسید، که قرار است سخنور برجسته و دانشمند شیرین سخن بهائی،علی اکبر فروتن،به دستور حضرت شوقی افندی، به شیراز آید و بهائیان را با حضور خود و تجربیات و بیانات شیرین خود مستفیض و محظوظ نماید. سال ها بود که من در باره این مرد شریف، بسیار شنیده بودم،و کتاب های دوازده گانه درس اخلاق، که به قلم او به رشته تحریر در آمده بود را خوانده و از بَرکرده بودم، و حال قراراست او را، از نزدیک ملاقات و از سخنان شیرین و دل نشینش لذًت برم. چه خبری خوش تر و دل آویز تر ازاین!!!   فروتن به شیراز آمد و شب اولی که برای دیدار و شنیدن سخنان سحر آمیز و دل فریب او رفتم آنقدرمسحور بیانات او گشتم که تصمیم گرفتم، تا زمانی که فروتن در شیراز حضور دارد،شرکت در کلاس های دانشکده پزشگی را به بعد موکول،و بیشتر اوقاتم را در حضور ایشان بگذرانم. فروتن حدود چهار ماه در شیراز ساکن بود و هر شب در باره موضوعی سخن می گفت، که من در تمام آن جلسات شرکت کردم و نه تنها به گوش جان مطالب ایشان را شنیدم، بلکه تمام بیانات ایشان را با کمال دقّت، کلمه به کلمه یادداشت کردم، و حال بعد از گذشت شصت سال، مایلم نمونه ای از آن سخنان گهر بار را حضور دوستان تقدیم نمایم. امیدوارم خوانندگان محترم، از خواندن سخنان فروتن همان لذتی را حس کنند که من در زمان شنیدن ان ها کسب کرده ام. آنچه را هرگز نمی توانم جبران کنم، زحمات فراوان و بی دریغی است که مهرزاد عزیز سلیمانی در تایپ سخنرانی های گوناگون فروتن تحمل نموده است. و بدون زحمات خستگی نا پذیر او، این بار سنگین هرگز به  سر منزل  مقصود   واصل نمی گشت از   زحمات   بیدریغ
ایشان بسیار سپاسگزارم.   . . . . . . . . . . .     حشمت شهريارى